خاورمیانه در حال حاضر با چنان شتابی بهسوی یک رویارویی بزرگ سوق داده میشود که این وضعیت دیگر صرفاً یک تنش موقتی میان دو کشور نیست، بلکه نویددهندهی آغاز جنگی فراگیر با ابعاد جغرافیایی و ایدئولوژیک است. تنشهای اخیر میان ایران و اسرائیل که اینک به درگیریهای مستقیم نظامی تبدیل شدهاند، پس از حملات آمریکا، نهتنها ثبات و امنیت کل منطقه بلکه صلح جهانی را نیز در معرض تهدید قرار دادهاند.
پاکستان، که همواره در تحولات خاورمیانه نقشی اصولمدار و بیطرف ایفا کرده، اکنون در نقطهای حساس و سرنوشتساز قرار گرفته است. بهعنوان یک قدرت هستهای، یکی از کشورهای مهم اسلامی، و بازیگری راهبردی در منطقه، پاکستان باید از جایگاه و مسئولیتهای خود در این شرایط کاملاً آگاه باشد.
حمله اسرائیل به ایران در واقع نقض آشکار قوانین بینالمللی، منشور سازمان ملل، و اصول حاکمیت ملی کشورهاست. این تهاجم، نه فقط تعرضی به تمامیت ارضی ایران، بلکه کوششی عامدانه برای بیثباتسازی کل خاورمیانه به شمار میرود.
سیاست دفاعی اسرائیل همواره ماهیتی تهاجمی داشته است؛ سیاستی که بر اساس آن، این رژیم هیچگاه آمادگی پذیرش یک کشور اسلامی قدرتمند در همسایگی خود را نداشته است. عراق، لیبی، سوریه و اکنون ایران، همگی قربانیان همین سیاست تجاوزکارانهاند.
دولت پاکستان بهخوبی آگاه است که تضعیف ایران، تنها به مرزهای ایران محدود نخواهد ماند. روابط دفاعی عمیق میان اسرائیل و هند، رزمایشهای نظامی مشترک، انتقال فناوریهای پیشرفته، و هماهنگی در گفتمانهای ضدپاکستانی، همه نشانگر این واقعیتاند که اگر اسرائیل در تضعیف ایران موفق شود، هدف بعدی میتواند پاکستان باشد.
از اینرو، تصور اینکه جنگ علیه ایران صرفاً یک نزاع میان عرب و عجم یا محدود به خاورمیانه است، خطایی راهبردی و نابخشودنی خواهد بود.
در چنین شرایطی، پاکستان باید سیاستی دیپلماتیک، محتاطانه و در عین حال فعال در پیش گیرد. پیش از هر چیز، لازم است با صراحت به جهانیان اعلام شود که هیچگونه مداخله خارجی در امور داخلی یک کشور، قابل پذیرش نیست. هرچند ممکن است قدرتهای جهانی بر برنامه هستهای ایران اعتراضاتی داشته باشند، اما راهحل این مسئله، تنها از مسیر گفتوگو و دیپلماسی میگذرد، نه از طریق جنگ و خونریزی.
حمله به ایران، در حقیقت، انکار آشکار اصول و قواعد بینالمللی است؛ و اگر امروز این تجاوز نادیده گرفته شود، فردا همین الگو میتواند علیه هر کشور دیگری به کار گرفته شود.
پاکستان باید فوراً صدای خود را بهگونهای مؤثر در سازمان همکاری اسلامی (OIC)، سازمان همکاری شانگهای (SCO) و سازمان ملل متحد بلند کند، تا واکنشی واحد و هماهنگ از سوی جامعه بینالمللی شکل گیرد. با مشورت نزدیک با کشورهایی چون عربستان سعودی، ترکیه، چین و روسیه، میتوان نقشه راهی دیپلماتیک ترسیم کرد که نهتنها آتش جنگ را فروبنشاند، بلکه مسیر دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز را نیز هموار سازد.
جنگ ایران و اسرائیل از منظر اقتصادی نیز میتواند پیامدهایی نگرانکننده برای پاکستان بههمراه داشته باشد. افزایش بهای نفت، هزینههای وارداتی کشور را بالا خواهد برد و این مسئله مستقیماً زندگی مردم عادی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. پاکستان همین اکنون نیز درگیر بحرانی جدی در عرصه اقتصاد است؛ تورم، بیکاری و کاهش ذخایر ارزی، چالشهایی هستند که معیشت مردم را تهدید میکنند. در چنین وضعیتی، افزایش تنشها در خاورمیانه میتواند باری مضاعف بر دوش کشور بگذارد.
از سوی دیگر، میلیونها پاکستانی که در کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت و بحرین مشغول به کار هستند، نیز ممکن است با خطراتی جدی مواجه شوند. اگر تنش با ایران، کشورهای عربی را نیز درگیر کند، فرصتهای شغلی برای نیروی کار پاکستانی کاهش یافته و در نتیجه، میزان حوالههای ارزی نیز افت خواهد کرد.
پاکستان باید توجه جدی به آمادگیهای دفاعی خود داشته باشد. درست است که این کشور بیش از دو دهه با تروریسم جنگیده و نیروهای مسلح و نهادهای امنیتیاش از تجربه و مهارتی حرفهای در سطح جهانی برخوردارند، اما شرایط فعلی نیازمند آمادگی در هر دو بُعد جنگ سنتی و غیرسنتی است. ما باید نهتنها در مرزهای شرقی، بلکه در مرزهای غربی نیز هوشیار باقی بمانیم، زیرا عناصر دشمن ممکن است از این شرایط سوءاستفاده کرده و کشور را دچار بیثباتی کنند.
همزمان، باید ثبات داخلی نیز تضمین شود. تقویت همگرایی فرقهای، وحدت ملی، و ایجاد فضای گفتوگوی مسئولانه در رسانهها، امروز بیش از هر زمان دیگر ضرورت یافته است. ما نباید اسیر هیچگونه پروپاگاندا شویم، بلکه باید با اعتماد به نهادهای دولتی، وحدت خود را حفظ کنیم.
مصالح ملی ایجاب میکنند که پاکستان منافع داخلی، صلح منطقهای و اصول بینالمللی را بهطور همزمان و هماهنگ دنبال کند. ما نه باید درگیر جنگ شویم و نه در پوشش بیطرفی، سیاست خارجی خود را تضعیف کنیم. سیاست ما باید روشن و شفاف باشد: ما مخالف تجاوزگری هستیم، از راهحلهای دیپلماتیک حمایت میکنیم، و به حاکمیت کشورهای همسایه احترام میگذاریم.
در پایان، لازم است با صراحت اعلام شود که اگر امروز کشورهای اسلامی در برابر حمله به ایران سکوت اختیار کنند، فردا نیز جهان در برابر هرگونه تجاوز به خودِ آنها، همینگونه خاموش خواهد ماند.
از همینرو، اقتضای زمان آن است که پاکستان و سایر کشورهای مسلمان، با دیپلماسیای فعال، مؤثر و شجاعانه، موضعی اصولی اتخاذ کنند و جامعه جهانی را وادار سازند که برای متوقف ساختن جنگ، بیدرنگ وارد عمل شود.
منبع: e.jang.com.pk/detail/916980
نظر شما